امروزه بیا کمی فکر کنیم
در نبود شقاق کمی تامل کنیم
بیاکه جای مجنونو
برای لیلی پر کنیم
بیا با کمک دستامون
کمی پرواز یاد بگیریم
بیا با هم پر بزنیم
از شهر اهنی بریم
بیا بریم از جایی که
کسایی که دم دم از صداقت میزنن
کسایی که دم از شاعرا میزنن
شاعرایی که دم از عاشقا میزنن
کسایی که نمیدونن عشق چیه
فکر میکنن لذت یه نقاشه
نمی دونن عشق معنی خاصی نداره
فقط یعنی زندگی دوباره
بیا بریم جایی که هواش افتابیه
به جای این همه دروغ
پروانه پر میزنه
بیا بریم که لااقل
مثل سهراب نشیم
به امید یه شهر قشنگ
زنده به مرگ نشیم
بیا تا قله ی قاف
عشق روپیدا کنیم
بیاریمش تو شهرمون
شهرمون رو اباد کنیم
اصلا حواسم نبود
که ما شهری نداریم
هنوز بال زدنو
درست از یاد نداریم
من:فرشته جباری
این که پایین بود؟
یه اشکال فنی برای دوستان پیش اومده که به امید خدا حل میشه
من بهارم خیلی دلم برای تو و مدرسه تنگ شده تو چه طور؟
داداشم ادرس وبلاگتو می خواد می تونم بهش بدم
جوابمو بده
راستی شعرات مثل همیشه ست قشنگ و حساس راستی چی شد خواستی دوباره وبلاگ بنویسی؟
سلام بهار جان
دل منم برای شیطونیای تو مدرسه تنگ شده
معلومه که می تونی
پیش خودم گفتم که تندی هایی رو که بهش کردم یکم زیادیه و منم می تونم دوباره وبلاگ بنویسم و هنوز نباختم